شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ *ايستگاه اول ، تـــــو را ديدم ايستگاه دوم ، عاشقت شدم ايستگاه سوم ، پياده شدي ... !!! و آرزوهايم ... که به ايستگاه آخر ، نزديک و نزديکتر مي شود ... و من در ايستگاه ِ عاشقي مـان ، هروز ، با همان لباس آبي برتن ، آمدنت را به انتظار مي ايستم ! دريغ از آنکه سوزنبان ، خطِ ريل ِ آمدنت را ، عوض کرده ... !!!* ( نوشته حسين ناصري )
جناب احساني نيا براي چي تعجب کردين؟
وعليک السلام...از اين که در ايستگاه سرگرداني خود را منتظر گذاشته ايد...
به انتظار ايستاده اند
چه روفرشي قشنگي :)
من پارچه ي پيراهنشو دوست دارم.. : )
شعر چطور؟؟
شعرش.. که جاي خود داره.. نگه داري شد.. :)
ممنون خواهر کوچيکه@};-
:D فک کنم باشعر هم خوني داره
لباس سفره گون چهار خونه :) چشم
اين دختره چرا سفره پوشيده؟خخخخخ - sorbi girl
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله اسفند ماه
vertical_align_top